ماده اولیه مورد استفاده در خراطی، چوب است که از مواد آلی موجود در طبیعت تشکیل شده است؛ با توجه به اینکه تخریب یا سرعت فرسایش چوب نسبت به دیگر مواد موجود در طبیعت بالاتراست ، لذا آثار و ادوات چوبی به جای مانده از پیشینیان بسیار اندک و در برخی موارد نایاب است ؛ پس بنابراین تعداد آثار خراطی شدهای که از گذشته به ما رسیده، محدود است.
دستگاه های خراطی آلفاجت
دستگاه های خراطی آلفاجت
برای نشان دادن تداوم روند خراطی به چند مورد اشاره میکنیم :
1. قدیمی ترین اشیای خراطی شده به مقبره توتانخامون (Tutankhamune) در مصر تعلق دارد که قدمتی بیش از سه هزار سال دارند.
2. قوم سلت را اولین استادان خراطی در اروپا میدانند. آنها برای ساخت کاسه ، بازوبند ، پره و محور چرخهای ارابه و... از فناوری خراطی استفاده میکردند.
3. رومیان از تکنیک خراطی برای خَمکاری فلزات (metal spinning) در ساخت ادواتی چون کلاهخود و سپر استفاده میکردند. آنها میتوانستند سنگ را همچون چوب خراطی کنند.
4. در قرون وسطی ازخراطی بیشتر برای ساخت اشیای کوچکی از عاج، استخوان، کهربا، و فلزات گرانبها استفاده میکردند. که در این دوره قطعات مهندسی و فنی خصوصا، اجزای ساعت نیز با این فناوری ساخته میشده است.
5. در اروپای قرن شانزدهم خراطی به عنوان یک سرگرمی در میان طبقه اشراف اروپایی محبوبیت یافت و دورۀ خراطی تزیینی که شامل تزیینات پیچیده و ظریفی در سطوح تخت یا مدور بوده آغاز گردید.
6. در فرانسه خراطی تزیینی به شکل نوعی سرگرمی به اوج خود رسید؛ حتی در این دوره کتابهایی نیز در زمینه خراطی منتشر شد، اما بعد از انقلاب فرانسه (۱۷۸۹م) این سرگرمی از دست متولی اصلی خود یعنی خانواده سلطنتی، خارج شد و با وجود حمایت محدود اشراف فرانسوی، کم کم به انگلستان منتقل شد.
7. انگلستان به مرکزی برای خراطان نوآموز و مهمتر از آن، به کانونی برای انتقال این هنر تبدیل شد. اعتبار خراطی تزیینی در انگلستان، در ابتدا به ورود آن از فرانسه و سپس به تأسیس یک شرکت سازندۀ دستگاه و تجهیزات خراطی در لندن بستگی دارد؛ این پیشرفت خراطی نه تنها طبقه اشراف، بلکه طبقه متوسط و حتی بانوان را به خود جذب نمود.
8. در دیگر ملل مثل هند، چین، ژاپن و... نیز، نشانههایی از وجود خراطی درزمانهای گذشته وجود دارد.
همانطور که قبلا اشاره شد چوب که مادهای آلی است در طول زمان خیلی سریعتر از دیگر مواد فاسد و تجزیه میشود، پس بدیهی است که نمونه اشیای چوبی به جای مانده از گذشته نایاب باشد. ولی با توجه به بعضی شواهد و آثار به جای مانده و نقوش متعدد، میتوان به وجود خراطی در ایران باستان استناد کرد.
حال برای مثال مستنداتی را به صورت موردی بررسی میکنیم :
• دوک نخ ریسی که برای ریسیدن نخ ساخته شده، و هنوز هم در نقاط مختلفی از کشور کاربرد دارد، برای حرکت چرخشی مداوم و بدون لنگی، باید بدنهای همسان و یکنواخت نسبت به محور تقارن خود داشته باشد، که شاید تنها راه ساخت این ابزار استفاده از فناوری خراطی یا تکنیکی شبیه به آن است که میتوان به نمونههای مختلف به دست آمده از کاوشهای باستانشناسی بشرح ذیل اشاره کرد :
- در حکاکی روی یک مهر استوانهای کشف شده در چغامیش (متعلق به حدود ۵۳۰۰ سال قبل) فردی نشسته بر چهار پایه مشاهده میشود که با دوکی در دست، در حال ریسیدن است.
- در یک نقش برجسته ایلامی که قدمت آن به سه هزار سال قبل برمیگردد نیز، زنی نشسته روی یک چهارپایه با دوکی در دست در حال نخریسی است. در این تصویر پایههای میز قرار گرفته در جلوی زن نیز، نمونهای از خراطی است.
• در آثار مختلفی که از تپه حسنلو، واقع در ۵۰ کیلومتری جنوب غربی دریاچه ارومیه، به دست آمده، یک پایه میز چوبی وجود دارد که بر اثر آتشسوزی تبدیل به ذغال شده است. این پایه میز که متعلق به سه هزار سال پیش است به شیوهای بسیار زیبا و بینظیر خراطی شده است.
• در نقش برجستههای تخت جمشید که مربوط به دوره هخامنشی است و بیش از دوهزارو پانصد سال قدمت دارد، میتوان به اورنگ (تخت) داریوش هخامنشی اشاره کرد که این اورنگ زیبا با فناوری خراطی ساخته شده است. ساخت اورنگ شاهی با این تکنیک نه تنها در این دوره، بلکه در دوره اشکانی نیز مشاهده میشود.
• ابن هیثم که از او به عنوان « پدر نورشناسی مدرن » یاد میشود در کتاب خود از مهارت خراطان ایرانی تعریف میکند. او که در قرون چهارم و پنجم هجری میزیسته، در کتابهای خود که درباره نور نوشته، دو بار چرخ خراطی را که برای ساختن آینههای منحنی و ابزارآلات برنجی از آن استفاده کرده، شرح میدهد.
با در نظر گرفتن اینکه این دانشمند با تجربه چندین قانون نور را هفت قرن پیش از نیوتن و دیگران پیدا کرده است میتوان درک کرد که خراط او باید شخص بسیار ماهری بوده باشد.
• در تالار ایلخانی بخش دوره اسلامی از موزه ملی ایران، منبری چوبی وجود دارد که در تاریخ ۷۷۱ هجری قمری در بوانات فارس ساخته شده است. قطعاتی در این منبر وجود دارد که خراطی شده است.
• در یک تابلوی نقاشی متعلق به سلطان محمدِ نقاش، نگارگر مکتب تبریز صفوی، نوازنده کمانچهای تصویر شده است که دسته کمانچه او خراطی است.
- ژان شاردن سياح فرانسوی که در فاصله سالهای ۱۶۶۴ تا ۱۶۷۷ میلادی، در دوره صفویه، دو بار به ایران سفر کرد، در سیاحتنامه خود شرح حال نسبتا کاملی از خراطی در ایران بیان کرده است. شاردن در جایی از سیاحتنامه خود از رسته خراطان و دالان خراطان در بازار اصفهان نام میبرد.
- اوژن فلاندن و پاسکال کُست دو هنرمند فرانسوی که در دوره قاجاریه و بین سالهای ۱۲۵۵ تا ۱۲۵۷ ه ق به ایران سفر کردهاند، در نقاشیهای جالبی ، دكان خراطی به همراه خراط و محصولات ساخت او را به تصویر کشیده اند .
با اشاره به نمونههایی که در بالا آمد، میتوان تصور کرد که خراطی شغل و پیشهای معتبر و دارای جایگاهی ویژه بوده است و محصولات خراطی با جنبههای کاربردی و تزیینی در بین اقشار مختلف جامعه استفاده میشده است.